Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@19:25:47 GMT

اعتراض تند روزنامه نزدیک به سپاه به حسین شریعتمداری

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۷۱۸۰۲

اعتراض تند روزنامه نزدیک به سپاه به حسین شریعتمداری

روزنامه اصولگرای جوان از آن‌ها که به دنبال دوقطبی سازی بین رهبری و دفتر ایشان هستند انتقاد کرد.

این روزنامه نوشت: نه آنکه بگوییم دفتر، خود آقاست؛ طبعاً چنین نیست، اما اینکه آنان در بیان مواضع رهبری، نقش مستقل یا خودسرانه دارند و می‌توانند نظری مخالف نظر رهبری را به عنوان نظر رهبری به جامعه قالب کنند و رهبری هم توانایی برخورد و کنترل اوضاع را ندارند، قابل پذیرش نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سه روز از توییت یک عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبری درباره تذکر به مسئولان می‌گذرد و هنوز بحث‌ها پیرامون گشت ارشاد و دلیل تذکر رهبری و چرایی انتشار این توییت و موج حملاتی – شاید سازمان یافته- علیه دفتر حفظ و نشر آثار رهبری کم و بیش داغ است.

در ورای این بحث و مجادله، موضوعی مهم‌تر رخ نموده که اهمیت آن این قدرت را دارد که کل موضوع توییت و تذکر در برخی نحوه‌های اجرایی گشت ارشاد را صرفاً به عنوان یک «مصداق» از مفهوم خود قرار دهد. اما این موضوع مهم چیست؟ تلاشی منفور برای القای دوقطبی رهبری و دفتر رهبری.

دفتر رهبری یا دفتر حفظ و نشر آثار ایشان طبعاً همچون خود رهبری نیستند، اما این هم که تصور شود رهبر و دفتر دو قطب مخالف یکدیگر هستند، دور از تعقل و سیاست‌ورزی و همراه با تبعات خطرناکی است.

آنچه پس از توییت عضو دفتر نشر، در فضای مجازی از سوی جریانی تندرو غلبه یافت، القای خودسری این فرد و علنی کردن تذکر برخلاف نظر رهبری بود. برخی از مردم عادی هم، چون تذکر رهبر معظم انقلاب به فراجا را قابل هضم در چارچوب فکری خودساخته‌شان ندیدند، این تحلیل کذایی را به عنوان خبر صادق پذیرفتند که آن توییت خودسرانه زده شده است.

اما هیچ کس از میان این جمع نخواست به این موضوع فکر کند که مگر می‌شود خودسری در دفتر رهبری تا این حد برسد که علنی، رسمی و به اسم دفتر نشر، نسبتی –به زعم این افراد- خلاف واقع به رهبر انقلاب وارد شود و رهبر قدرت ساماندهی موضوع و برخورد با آن را نداشته باشند؟! و حتی پس از جنجال بسیار، آن فرد باز توییت دیگری بزند و بر توییت قبلی تأکید کند و باز رهبری و اطرافیان معتمد ایشان ساکت بمانند و او را توبیخ و مواخذه نکنند و به مردم نگویند که فریب او را نخورید؟!

کسانی که بر طبل دوقطبی «آقا و دفتر آقا» می‌کوبند، اعتبارزدایی از مواضع غیررسمی رهبری را همپای اعتبارزدایی از دفتر رهبری پیش می‌برند. اکنون درباره آگاهانه یا ناخودآگاه بودن چنین اقدامی نمی‌خواهیم اظهارنظر کنیم، اما پیشینه‌ای که از این اقدامات در خاطره سیاسی ما مانده، نشان می‌دهد که دفتر رهبری بهانه است. اینکه چرا می‌خواهند اعتبار این مواضع رهبری را دچار خدشه کنند، می‌تواند دلایلی داشته باشد که در این نوشتار صرفاً دلیلی برآمده از نگاه خوش‌بینانه ذکر می‌شود و باقی‌اش بماند برای بعد!

با نگاه خوش‌بینانه، ما با جماعتی مواجه هستیم که مطابق با نگاه خود و برای خود یک آیت‌الله خامنه‌ای ساخته‌اند که البته با آیت‌الله خامنه‌ای موجود، به لحاظ فکری متفاوت است. این جمع وقتی در برابر موضعی از رهبر قرار می‌گیرند که با نظرات خودشان مخالف است، به جای تطبیق خود بر ولایت، تلاش می‌کنند ولایت را بر اصول پذیرفته شده خود منطبق کنند و حداقل در دلشان برای عبور از نظر رهبری، توجیهی وجدان‌پسند دست و پا کنند.

یک دوره‌ای قصه ارشادی و مولوی بودن دستورات، ولی فقیه را علم و سعی کردند آن را تئوریزه هم بکنند، اما بازارش گرم نشد. تفسیر به رأی هم که همیشه شیوه‌ای مرسوم بوده است. اما در مواردی هم که مواضع رهبری با واسطه نقل می‌شدند، مسیر خدشه بر اعتبار راوی را طی کردند تا جایی که رهبری خود مواضع را علنی و به قولی «پشت بلندگو» بیان کنند.

در ماجرای نهی رئیس‌جمهور اسبق از کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری یک نفر از اعضای دفتر و نیز یکی از نزدیکان رهبر را به اقدام خودسرانه بی‌اطلاع رهبری متهم کردند. در ماجرای برجام یک عضو دیگر دفتر رهبری را، حالا در موضوع تذکر به برخی مسئولان، یک عضو دفتر نشر را.

در موضوع واکسن گفتند رهبر مخالف واکسن بوده و مجبورشان کرده‌اند مقابل دوربین‌ها آب مقطر بزنند، در موضوع تعطیلی حرم‌های اهل‌بیت برای کرونا، مقابل نمایندگان رهبری ایستادند و... چه آنکه در همه موارد ذکر شده، پذیرش این موضوع که رهبری نظری خلاف نظر آنان دارد، برایشان دشوار بود. هر کسی را هم که با آن‌ها موافق نبود، تکفیر کردند، چنانکه اکنون هر منتقدی به بخشی از عملکرد گشت ارشاد را دنباله‌رو‌های اسرائیل و یهودی و اشاعه دهنده فحشا و منکر می‌دانند!

تبعات خطرناک این تندروی‌های تکفیری، به همین جا ختم نمی‌شود. امام خمینی هنوز در قید حیات بودند که برخی – از نهضت آزادی تا بیت آیت‌الله منتظری- به احمد آقا، فرزند ایشان تهمت جعل دستخط امام را زدند، چه آنکه آن نظرات را برنمی‌تافتند. آن تهمت‌ها در ظاهر به مرحوم احمد خمینی بود، در باطن، اما به خود امام می‌خورد که آن همه از اقتدار خویش دور مانده که نزدیکان‌شان توانایی جعل دستخط‌شان را یافته‌اند و ایشان حتی پس از اطلاع عموم هم توانایی برخورد با جاعل و جاعلان را ندارند! هیهات!

اکنون هم این‌گونه است. رهبری که این جماعت می‌خواهند باید نقطه‌ضعفی داشته باشد. هیهات! آیت‌الله خامنه‌ای رهبر قدرتمندی است که به یک اشاره‌اش، خاکی که رژیم صهیونیستی اشغال کرده، هدف قرار می‌گیرد و معادلات سیاسی و نظامی جهان را تغییر می‌دهد، حال بگوییم اعضای دفترش می‌توانند به ایشان دروغ ببندند و بساط‌شان هم جمع نشود؟! از سویی، چه استبعادی است که این اعتبارزدایی‌ها بعدتر به همان تهمت‌های جعل دستخط نرسد و حکایت تلخ علیه امام را علیه رهبری هم نشنویم؟

تبعات خطرناک دوقطبی‌سازی از آقا و دفتر آقا را می‌بینید؟ نه آنکه بگوییم دفتر، خود آقاست؛ طبعاً چنین نیست، اما اینکه آنان در بیان مواضع رهبری، نقش مستقل یا خودسرانه دارند و می‌توانند نظری مخالف نظر رهبری را به عنوان نظر رهبری به جامعه قالب کنند و رهبری هم توانایی برخورد و کنترل اوضاع را ندارند، قابل پذیرش نیست.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل مواضع رهبری دفتر رهبری نظر رهبری آیت الله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۷۱۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری /بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که نان فحش دادن به آنها را سر سفره خود برده بود

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه صبح نو در شماره امروز خود نوشت:

سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاج‌زاده. جمهوری‌خواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده‌ و ایده‌ای است که از عطاری هیچ‌کس جز عطاری نصیری نمی‌توانسته بیرون بیاید، نه از تاج‌زاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحش‌های مثبت ۱۸ می‌دهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشن‌تر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.

بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکران ایرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهم‌اند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.

باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که این‌ها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت به‌عنوان جنس بنجل به مردم ایران فروخته‌اند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه می‌کنند.

روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن می‌گوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه می‌کرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.

این موجود ناقص‌الخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.

رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضه‌ای است که روشنفکر فکر می‌کند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمی‌خورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاج‌زاده نشان می‌دهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش می‌کند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازه‌ای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاج‌زاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901683

دیگر خبرها

  • حمایت جایزه پولیتزر از دانشجویان پوشش دهنده اخبار اعتراض‌ها
  • دیدار رهبر مخالفان نتانیاهو با وزیز خارجه امارات
  • فعالیت ۳۵ دفتر تقریب مذاهب در دفاتر تلفیقی دانشگاه آزاد
  • افشاگری سلیمی نمین علیه مهدی نصیری
  • نخست‌وزیر سابق اسرائیل به خانه وزیر خارجه امارات رفت + عکس
  • برنامه‌های بزرگداشت سالروز سفر مقام‌ معظم رهبری به کردستان
  • معرفی مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در تیپ ۸۲ صاحب‌الأمر (عج) استان قزوین 
  • حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری
  • حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری /بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که نان فحش دادن به آنها را سر سفره خود برده بود
  • مهم‌ترین بیانات رهبر انقلاب در دیدار با معلمان از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۳